درباره کنترل ذهن درون اینترنت بیشتر مطالب کلی گفته شده و به جزئیـات پرداخته نشده است. روش های افزایش انگیزه نسبت به هدف در زندگی گمان نمـی کنم چیزی مـهمتر به منظور بشر جز کنترل ذهن درون جهان باشد. روش های افزایش انگیزه نسبت به هدف در زندگی ذهن راز بزرگی از بخشی از هویت عظیم انسان است. بخشی با خاصیتی عظیم درمانگر و معجزه گر البته درون دسترس شیطان و تحت تاثیر او.

البته تنـها بخشی از هویت انسان کـه شیطان بر کنترل آن دخالت دارد. ذهن پردازشگر و برنامـه نویس هم جسم هست و هم روح و هویت تنظیم گر بین این دو است. هویتی هویت بخش به منظور آینده روح و آینده جسم هست.

ذهن بخش جادوگر وجود انسان هست و قضاوت مـهم ترین صفت اوست. هر گونـه باورپذیری بـه ذهن هویت و واقعیت مـی بخشد. هر گونـه مقاومت موجب هویت بخشی و شکل پذیری مـی شود. هر گونـه احساس، روش های افزایش انگیزه نسبت به هدف در زندگی درون برنامـه نویسی ذهن تاثیر دارند. هر گونـه باور، ذهن را مـی سازد و ذهن، جسم و روح را مـی سازد.

ویژگی های ذهن بی پایـان است. ولی مـهمترین ویژگی آن دستبرد شیطان درون ذهن و ایجاد ترس و اختلال درون کشف استعداد و فرصت ها و توانمندی ها و اضطراب و افسردگی است.

مـهمترین دشمن ذهن جریـان کثرت هست که توسط شیطان دامن زده مـی شود و شیطان دریـای ذهن را همـیشـه مواج نگه مـی دارد که تا مروارید های اعماق آن دیده نمـی شود

ذهن حتما آرام شود. راهش اینست

اول دروغ را باور نکند

ترس را باور نکند

باور بـه برتری نیروی خیر داشته باشد

باور بـه عدالت و خیر خواهی و صلاح و راست گویی نیروی خیر داشته باشد

باید متمرکز درون هدف باشد

در یک کار جدی باشد

تنـها یک هدف را دنبال کند

در برابر تصاویر انتزاعی پرداخته شیطانی مقاومت نکند و اجازه دهد مثل ابر عبور کنند

عوامل ساده موثر درون اختلال ذهن را بشناسند از جمله چه خوردن چه گفتن و چگونـه خوابیدن

آرزوها را بعد از شکر صادق و اخلاص بیـان کند

حسرت و حسادت و رشک را کنار بگذارد کـه مواج کننده دریـای ذهن است

هرگز خود را بـه دیگرا ن مقایسه نکند چون مانند رها خود درون برابر سیل بی انتها هست و این سیل همان نیروی مخرب کثرت هست و خداوند نیروی خیر وحدت است

خود را درون لحظه تزریق زهر شیطان بر ذهن بجنباند نفس عمـیق بکشد و ورزش ملایم کند

خود را مشغول کاری کند

به حرفهایی کـه شیـاطین درون دلش بر او تحمـیل مـی کنند توجه نکند و متوجه باشد کـه این فریب است

و مـهمتر از همـه برنامـه ریزی و نظم درون تمام کارها و درجه بندی کارها

و مـهمترین چیز نخواستن و عجله درون نخواستن و شکر فراوان هست تا اجازه دهد برنامـه الهی درونش، بر پایـه شکر صادق و ایمان چیزی بهتر از آرزوهای خودش متجلی کند و این مستلزم تسلیم و من نبودن است

آخرین دیو و خطرناک ترین دیو و محرک اصلی جریـان کثرت دیو “من ” و ” منیت” هست چون این دیو درون ذهن درون برابر جریـان وحدت مقاومت ایجاد مـی کند و مقاومت موجب طغیـان دهن مـی شود

ادامـه از منابع دیگر:

آیـا کنترل ذهن براستی ممکن است؟ یـا این کار از فقط عهده افرادی کـه اهل ریـاضت شدید هستند بر مـی آید؟ کنترل ذهن یک بازی درونی بسیـار جالب است. بعد دانستن قواعد بازی و ورزیدگی کافی پیش نیـاز شرکت درون این بازی است. به منظور انجام این بازی نیـازمند مقدار زیـادی مـهارت-هوشیـاری-شناخت طبایع-خوش قلبی-موقعیت شناسی-حوصله و روحیـه بالا هستید. این عمل بظاهر دشوار اما عملی بوده و روشـهای مشخصی دارد. ممارست و بردباری و تکرار رمز اصلی کنترل ذهن هست که البته خود دشواری و آسانی قرارداد ذهنی خود ماست.

فواید کنترل ذهن: روش های افزایش انگیزه نسبت به هدف در زندگی آرامش عمـیق-نداشتن بیماریـهای جسمـی وروحی-آزاد شدن نیروهای پنـهان و پیشرفت و کامـیابی.

برای کنترل ذهن ایتدا حتما ساختار و عملکرد آنرا بشناسیم. درون یک مقایسه علمـی اختلاف بین ماده و ذهن فقط درون مـیزان ارتعاش آنـهاست. ذهن درون سطوح پائین تری از ارتعاش ماده نامـیده مـی شود. ذهن این توانایی را دارد کـه در درون خود بنگرد. ذهن دارای سه نیروی مستقل است: ۱-توازن ۲- انگیزش ۳- سکون. ذهن دارای ۳ سطح مـی باشد: ۱-خودآگاه (ارادی) ۲ -ناخودآگاه (غیرارادی) ۳ -ابرآگاهی (ذهن بدون آلودگی).

ذهن درون ۵ وضعیت خود را نشان مـی دهد: ۱-پراکندگی۲-تاریکی۳-جمع بندی۴-یکسویی و ۵-تمرکز. پراکندگی جلوه لذت یـا رنج است- تاریکی حالت رخوت است-جمع بندی حالت جدال است-یکسویی تلاش به منظور تمرکز است- تمرکز برترین حالت و همان ابر آگاهی هست هدف کلی از کنترل ذهن یکسو آنست. این چنین ذهنی درون فعالیتی بکار گرفته شود خواهد درخشید. از طریق تمرین و تداوم یکسویی ابر آگاهی حاصل مـی شود.

موانع کنترل ذهن: علایق یـا نفرتهای شدید-رسوم غیر اخلاقی-بی نظمـی و زندگی غیر متعارف-تعمد درآزار دیگران-عدم اعتدال و مـیانـه روی-بیـهودگی- حسادت-احساس بد و احساس گناه.

ذهن را فقط خود ذهن مـی تواند کنترل کند. مشکلات ذهن را خود ذهن بوجود مـی آورد. وسایل مصنوعی کارساز نبوده و حیله یـا روش زیرکانـه موثر نیست و راه مـیانبری وجود ندارد و فقط کار صبورانـه و سنجیده و سیستماتیک جواب مـی دهد. ایجاد حال و هوای درونی مطلوب و داشتن روابط انسانی ضروری هست (پذیرش واقعیتها-درک زوال پذیری و قوانین طبیعت و درک اینکه حاصل اعمال خود هستیم). هر چه ذهن خالص تر باشد کنترل آن آسانتر است. غذای سالم بـه خالص شدن ذهن کمک مـی کند. همچنین هنی با پاکان کار ما را راحت تر مـی کند. نا آرامـی ها و فشارهای روانی ومشکلات ذهنی تنـها یک ریشـه دارند وآن هویت دروغین یـافتن خود حقیقی و نـه خود هست که منجر بـه بروز تصور من و مال من مـی شود. فقط ذهن حقیقت گراست کـه مـی تواند کنترل شود. از یوگا و مدیتیشن مـی توان کمک شایـانی به منظور کنترل ذهن گرفت. خصلت شاد شدن از شادی دیگران محیط روانی بسیـار دلنشینی را بوجود مـی آورد کـه در آن صفات بد مانند حسادت راه بـه جایی نمـی برند.

وابستگی های ما نیرومند ترین موانع کنترل ذهن هستند. هنگامـیکه برطرف شوند اوهام نیز بـه سهولت ما را ترک مـی کنند و بصیرت حاصل مـی شود.(زدودن غبار). با غیر واقعی دانستن محسوسات مـی توان بـه ماورای آنـها رفت و به رهایی رسید. با تشخیص خوب بین خیر وشر و عادت بـه آن از آشفتگی های ذهنی ناشی از اشتباه- عجله و حماقت رها خواهیم شد.

کنترل ذهن مانند رام اسب هست که نیـاز بـه تربیت دارد.ساده ترین روش اینست کـه آرام بنشینیم و بگذاریم ذهن هر کجا کـه مـی خواهد برود. سپس اینطور فکر کنیم کـه من ناظری هستم کـه جریـان ذهن را تماشا مـی کنم. من ذهن نیستم. وقتی حواس با محسوساتشان تماس حاصل نمـی کنند و از طبیعت ذهن کنترل شده پیروی مـی کنندُ حالتی پیش مـی آید کـه به آن پراتیـاهارا مـی گویند. این یعنی تسلط بر حواس-افکار و عواطف کـه هر فردی استعداد پرورش آنرا دارد. حتی اگر فرد خردمند بـه محسوسات خود اشتیـاق داشته باشد فراموشکاری او را با امـیال شیطانی آزار خواهد داد.پس همـه محتاج تمرین و تکرار هستند.

هرگاه ذهن درون وضعیتی آشفته قرار داشته باشد تنفس ما تندتر و نامنظم تر مـی شود بعد با منظم تنفس و تمرین تنفس عمـیق مـی توانیم بـه وضعیت وطلوبی از ذهن برسیم. به منظور کنترل ذهن اشتغال سالم ذهن ضرورت دارد زیرا مغز بیکار کارگاه شیطان است. بعد ذهن را حتما با افکار متعالی و الهامات اصیل تغذیـه کرد. پندار بیـهوده از بی دقتی درون مورد طبیعت واقعی خویش ناشی مـی شود و بدنبال آن منیت و سپس اسارت و بدبختی فرا مـی رسد. به منظور بی اثر یک خیـال بـه یک خیـال دیگر نیـاز داریم یعنی یک خیـال صحیح کـه بطور مناسب پرورانده شده باشد. خالص ترین تخیلات اندیشـه خداست. هر چه بیشتر بـه خدا بپیوندیم دردسر ما با ذهن کمتر مـی شود. مدیتیشن بر خدا موثرترین راه کنترل ذهن است. ذهن حتما به چیزی اتصال پیدا کند کـه نـه تنـها خودش خالص باشد بلکه بتواند ذهن را نیز با خودش خالص سازد. بدون کنترل ذهن ناخودآگاه نمـی توانیم بـه کنترل ذهن برسیم. ذهن ناخودآگاه مانند زیرزمـین خانـه هست که حتما تمـیز شود. یکی از راههای تمـیز آن ریختن افکار پاک بـه داخل آنست و بگذاریم که تا اعماق آن پائین روند.

مایستر اکهارت عارف آلمانی مـی گوید: ابدیت درون دل لحظه حال است. حتما به وضوح دریـابیم کـه هر لحظه ای فقط همـین زمان حال است. اگر مواظب این لحظه باشیم مواظب سراسر آینده خود نیز بوده ایم. شعار معنوی: خوب بودن و حقیقتا با اخلاق بودن و تسلط بر خود و احساس خود فقط به منظور لحظه حال. چه زمانی غیر از این لحظه حال وجود دارد کـه نگران آن باشیم؟ ساده ترین و مطمئن ترین روش کنترل ذهن عشق بـه خداست. ارزش کنترل ذهن درون اینست کـه ما را بسوی آگاهی کیـهانی یعنی بالاترین سعادت هدایت مـی کند.

روش‌های اصلاح احساسات

روش‌های‌ متمرکز بر رفتار یـا تغییر محیط، احساسات نامطلوب را هم کاهش مـی‌دهند. رفتارهای متضاد را مـی شود  با احساس نامطلوب  پرورش داد. زمان نمـی‌تواند همـه مشکلات را برطرف کند. ترس، سوگ و خاطره‌ی آسیب‌ها با گذر زمان از بین نمـی‌روند. اگری درون زمانی کـه آرام هست خود را مرتب با این موقعیت‌ها مواجه کند، جواب مـی‌گیرد.

روش اول: آموزش ریلکسیشن (آرام‌تنی)

الف. پایـه:
اینکهی بتواند بـه خواست خودش آرام شود مـهارت سودمندی است. هرباید روش مناسب خود را پیدا کند. بعد از یـاد گرفتن روش مناسب، مشکل اصلی، داشتن وقت انجام ریلکسیشن درون زمان نیـاز است.

ب. هدف:
کاهش تنش و غلبه بر اضطراب، ممانعت از ترس، ممانعت از حملات وحشت، بهبود تمرکز، افزایش بهره‌دهی آموزش، غلبه بر بی‌خوابی و ارتقای‌سلامت عمومـی

پ. مراحل:
مرحله اول: یک روش را انتخاب کنید و یـاد بگیرید.

این سه روش را مطالعه کنید و یکی را انتخاب کنید
یک. یـاد گرفتن شل عضلات کار سختی نیست. ترتیب ساده‌ای دارد: اول عضلات را سفت کنید و بعد شل کنید. حتما تمامـی گروه‌های عضلات درگیر شوند.
دو. خودآموزهای صوتی متعددی درون دنیـا وجود دارند.
سه. روش بنسون درون حقیقت نوعی مدیتیشن (مراقبه) است. پایـه‌ی روش این هست که ذهن را از شر محرک‌های خارجی آزاد کنیم؛ درون نتیجه تمامـی‌ اعمال، کند شده و تنش عضلات کاهش پیدا مـی‌کند … و پیـام‌های صادره از مغز کمتر مـی‌شوند و …

تاثیر این روش‌ها که تا مدتی ماندگار است.

مرحله دوم: طریقه انجام روشی را کـه انتخاب کرده‌اید بیـاموزید.

مرحله سوم: به منظور ریلکسیشن مکانی خلوت و زمانی ‌را تعیین کنید.
روزی دو بار هر بار ۱۵ که تا ۲۰ دقیقه حتما تمرین کنید.

مرحله چهارم: آرام شدن با یک کلمـه

آرام شدن هنگام سخنرانی یـا امتحان سخت‌تر از مواقع دیگر است؛ به منظور چنین مواقعی حتما قبلا یک کلمـه را با آرامش جفت کنید. از این کلمـه بـه عنوان مانترا (= عبارتی کـه در مدیتیشن تکرار مـی‌شود) استفاده کنید. این کار حتما هزاران بار تمرین شود، درون این حالت عبارت مورد نظر _مثلا: آرام باش) تبدیل بـه یک محرک شرطی مـی‌شود و به محض استفاده از آن آرامش القا مـی‌شود.

مرحله پنجم: ریلکسیشن، همـیشـه یـا هنگام ضرورت
هری بسته بـه نیـاز خود، مدتی‌را بـه ریلکسیشن اختصاص مـی‌دهد. بعضی‌ها هر روز، بعضی دیگر هنگام ناراحتی.

ج. تاثیر، فواید و خطرها:
گاهی تمرین ریلکسیشن منجر بـه بروز حملات وحشت مـی‌شود، این افراد اغلب دچار اضطراب شدید هستند. بعضی از مردم با تصور صحنـه‌های آرام‌بخش، بعضی با تکرار مانترا و با نشستن درون وان آب گرم بهترین نتیجه را مـی‌گیرند.

روش دوم: احساس بسازید
خیـال، راهی به منظور اجتناب از واقعیت و یـادآوری است. خوشبختانـه افکار و احساسات بـه هم متصل هستند و مـی‌توان احساسات را از طریق خیـال مورد تاثیر قرار داد.
هدف: تولید احساسات مطلوب

مراحل:

مرحله اول:ب آمادگی لازم برای‌خلق احساس. این کار بـه چهار روش انجام مـی‌پذیرد:

۱) یک مکان آرام: همـه انسان‌ها خاطراتی از جایی کـه شاد بودند دارند، تصور این لحظات مـی‌تواند موجب احساس شادی و آرامش شود. به منظور ریلکسیشن بی‌حرکت بودن واجب است.
۲) پیگیری: کار ساده‌ای‌است. از حواس پنجگانـه بـه مثابه یک ماشین استفاده کنید؛ بنشینید یـا دراز بکشید، آرام باشید و چشم‌ها را ببندید. بـه هر احساسی کـه در بدنتان جریـان دارد توجه کنید. این روش قدیمـی هست و برایـانی کـه عصبی هستند خوب جواب مـی‌دهد؛ گاهی هم احساس تنش را از بین مـی‌برد.
۳) تاکیدهای مثبت: بسیـاری از مردم قبول دارند کـه تصور خوب انجام کار سبب افزایش قابلیت و اعتماد‌به نفس مـی‌شود. علت این هست که افکار ناخودآگاه تفاوت بین واقعیت و خیـال را درک نمـی‌کند. عبارت مورد نظر حتما چندین بار درون هر جلسه و ۳ که تا 4 جلسه درون روز تکرار شود.


مثال‌های عبارات مثبت: توجه کنید کـه عبارات حتما قطعی باشند و منفی نباشند یعنی :من آرام هستم» نـه «مـی‌خواهم آرام باشم» یـا «من ناراحت نیستم».
۴) خودآگاهی کامل: این اصطلاح، بیشتر بر آگاهی، توانایی حل مسئله و احساس کفایت، دلالت دارد.

مرحله دوم: مکان آرامـی پیدا و آماده شوید.

مرحله سوم: خیـال حتما تا آخرین حد ممکن شفاف باشد.

مشکلات رایج: بعضی از مردم توانایی‌های تصویری خوبی‌ندارند، بهتر هست این افراد از کلمات یـا احساس استفاده کنند. با تمرین، خیـال‌ها شفاف‌تر خواهند شد.

تاثیر، فواید و خطرها:
خیـال، احساس خلق مـی‌کند و گاهی یـادآوری خاطرات ناخوشایند دردسرآفرین مـی‌شود. این روش ساده هست و احتیـاج بـه کمکی ندارد، خطری هم ندارد.

روش سوم: شاد باشید
الف. پایـه: بسیـاری از مردم مـی‌گویند: :من فقط مـی‌خواهم شاد باشم.» اما نمـی‌دانند چگونـه حتما به این شادی دست پیدا کنند. هر فهرستی از نیـازها و خواسته‌هایش دارد. همـه بـه لذت نیـاز دارند. مشکل وقتی آغاز مـی‌شود کـه باور کنیم راه رسیدن بـه خوشبختی مال و لذت است.
وقتیی مـی‌گوید: «من حتما … را داشته باشم که تا خوشبخت بشوم» بازی مخربی را آغاز کرده است. لذت هم نمـی‌تواند پایـه‌ی خوشبختی باشد. پایـه خوشبختی حتما یک چهارچوب قابل قبول فکری باشد: تحمل آنچه کـه هست بـه خاطر خودش و نـه هیچ چیز دیگر.
باید درون زندگی، هدف‌ها و ارزش‌های والا داشت، اینـها مـهمترین منابع لذت هستند. بدانید کـه احترام بی‌قید و شرط بـه خود و دیگران یکی از مـهمترین عوامل خوشبختی‌است.
ب. هدف: پیدا راه شاد بودن. اجتناب از تلاش بیـهوده برای‌ رسیدن بـه خوشبختی از طریق لذت، مال‌اندوزی، بی‌تفاوتی و بی‌مسئولیتی.

ب. مراحل:
مرحله اول: واقعیت را بپذیرید و قبول کنید کـه زندگی حساب و کتاب دارد. کار راحتی نیست. تغییر دیدگاه نسبت بـه خوشبختی، زمان مـی‌برد.

مرحله دوم: یـاد بگیرید زندگی را که تا حدی کنترل کنید
یـاد گرفتن حل مشکلات عادی، پایـه‌ای به منظور شادمانی خواهد بود.

مرحله سوم: احساس اندوه و خشم را کم کنید.
از چهار احساس اصلی،‌افسردگی و عصبانیت بیشترین مغایرت را با خوشبختی دارند. حتما تا مـی‌شود آن‌ها را درون حد پایین نگه داشت.

مرحله چهارم: درون زندگی کمـی لذت لازم است.
امکانات متعددی درون اطراف ما وجود دارد، اما یـادتان باشد هیچکدام عامل خوشبختی نیستند. مطمئن باشید اگر از هر لذتی محروم شدید امکان دیگری وجود دارد.

مرحله پنجم: زندگی حتما هدفمند باشد.
همـه حتما هدف داشته باشند و این هدف، موجب افتخار و نیز انگیزه‌بخش باشد.

ث. مشکلات رایج: بسیـاری از مردم راه‌حل‌های فوری‌ هستند.بیشتر وقت‌ها صورت مسئله را پاک مـی‌کنند و قبول شرایط را نوعی ضعف مـی‌دانند، اما واقعیت این هست که برخی ناکامـی‌ها درون زندگی غیرقابل اجتناب و جبران‌ناپذیر هستند. حوادث غم‌انگیز محتوم هستند. فقط دو راه دارید؛ بپذیرید یـا متنفر شوید.

ج. تاثیر، فواید و خطرها:
این روش خطری ‌ندارد.

روش چهارم: رسیدن بـه آرامش درونی
الف. پایـه:
بعضی‌ها اعتقاد دارند کـه درون هری مکان آرامـی هست ( من این محل را “مرکز” مـی‌نامم). از مرکز مـی‌شود همـه چیز را شفاف دید، تمرکز کرد و آرام بود. هسته این روش جدا دیدن مرکز از بقیـه قسمت‌های درون بدن است. وقتی درون مرکز هستید آسیب‌پذیر نیستید. رفتار غلط خود را مـی‌بینید اما هیچ واکنش عاطفی نشان نمـی‌دهید، همانطور کـه آشوب فکر، دردهای جسم و عواطف منفی را مـی‌بینید اما آرام مـی‌مانید.


ب. هدف: فراهم جایی به منظور مشاهده بخش‌های خودآگاه، یـادگرفتن راه فرار از تنش‌های خارجی و داخلی


پ. مراحل:
مرحله اول: تدریجا رفتن بـه مرکز را یـاد بگیرید. مرکز را حتما ساخت. حتما آرام خود را یـاد بگیریم. با ریلکسیشن و جدا خود از ذهن و عاطفه مـی‌شود صاحب آرامش شد و با تمرین مـی‌شود از تنش فرار کرد.

مرحله دوم: تحمل خود را افزایش دهید. اگر قبول کنید کـه هر رویدادی علتی دارد مـی‌توانید علت واقعی را ببینید و ذهنتان بـه واکنش‌های  احساسی مشغول نشود، همچنین آرام مـی‌مانید چون نتیجه را قانونمند مـی‌دانید.

مرحله سوم: سعی نکنید هر چیزی را کنترل کنید. بیشتر روی آموختن و کنترل خودتان و نـه دیگران کار کنید.

مرحله چهارم: تحمل و آرامش قابل یـاد گرفتن است؛ آرامش ذهن هم همـین است. آرامش ذهن پذیرفتن خود، دیگران و همـه دنیـاست.

ج. تاثیر، فواید و خطرها: فواید آرامش و مشاهده دقیق بدیـهی هست و نیـازی بـه ذکر ندارد. گاهی کاهش حساسیت نسبت بـه مشکلات، مشکل‌ساز مـی شود.

فصل دوم: کاهش احساسات نامطلوب

روش پنجم: مدیتیشن


الف. پایـه: مدیتیشن بـه زبان ساده نوعی از تخیل و یـا تفکر هست که آرامش بـه وجود مـی‌آورد و نیز نوعی از حساسیت‌زدایی محسوب مـی‌شود. غیر از آرامش، موجب تقویت خودآگاهی هم مـی‌شود. مدیتیشن دنیـای گیج‌کننده و پیچیده بیرون را محو مـی‌کند ولی هیچ فشاری بـه ذهن نمـی‌آورد. اگر ذهن تحت فشار نیـاز‌ها و مشکلات نباشد خودبه‌خود شفاف و خلاق مـی‌شود و درنتیجه راه به منظور رشد باز مـی‌شود. اگر ذهن بتواند هر جا کـه مـی‌خواهد متمرکز شود، بـه موضوعات مـهم و عمـیق دست پیدا مـی‌کند. درون هنگام مدیتیشن فرد فقط روی یک مطلب تمرکز مـی‌کند و از احساسات و افکار سرکوب‌شده دور مـی‌شود. درون چنین موقعیتی افکار و احساسات ناخودآگاه فرصت ظهور یـافته و منجر بـه افزایش بصیرت مـی‌شود.


مدیتیشن مسئله را حل نمـی‌کند، بلکه آن را مـی‌پذیرد.


ب. هدف: دستیـابی بـه ریلکسیشن و متعاقبا سلامت
با درک پایداری تغییر، فرد به منظور پذیرش تغییر آماده مـی‌شود.
احساس وصل بودن بـه معبود، کائنات و مردم شادی‌آفرین است.
پ. مراحل:
مرحله اول: درون خود مدیتیشن مطالعه کنید. تنـها ارزش مدیتیشن آرام‌بخش بودن آن است. انتظار نداشته معجزه و شفا از آن نداشته باشید، اگر با انجام مدیتیشن بصیرتتان افزایش یـافت، لطف خداست.

مرحله دوم: مکان و زمانی‌برای مدیتیشن هر روزه پیدا کنید.
روزی نیم ساعت را به منظور مدیتیشن درون مکانی آرام خالی‌بگذارید.

مرحله سوم: راحت باشید. درون راحت‌ترین وضعیت ممکن قرار بگیرید، دراز نکشید. سر حتما امکان حرکت داشته باشد. رایج‌ترین وضعیت، چهار زانو نشستن است.

مرحله پنجم: به منظور آزاد ذهن، روی یک چیز ثابت تمرکز کنید. هدف آزاد فکر است. بعد محیط و تمایلات فرد نباید درون این کار دخالتی داشته باشد. راه کاهش فشار بر ذهن، تمرکز بر یک چیز است.

مرحله پنجم: فکرتان را رها کنید و ببینید چه مـی‌شود. بـه تمرکز ادامـه دهید. بـه خودتان فشار نیـاورید. هیچ چیز را کنترل نکنید. افکار، برنامـه‌ها، خاطرات و خیـال‌های متعددی وارد ذهن مـی‌شوند. هر بار دوباره تمرکز کنید ولی‌فشار نیـاورید و دنبال پیشرفت فوری‌نباشید. هر درون مدیتیشن سختگیری کند، کندتر جلو مـی‌رود.

مرحله ششم: بـه دنیـای واقعی برگردید

مرحله هفتم: شرح رخداد را بنویسید.

ث. مشکلات رایج: بعضی‌ها از مدیتیشن خوششان نمـی‌آید، بهتر هست آن را کنار بگذارند. بزرگترین خطر، باور وعده‌های دروغین است. یک مشکل دیگر نیـاز بـه تداوم است.
ج. تاثیر، فواید و خطرها: ترکیب مدیتیشن و تلقین، نتایجی همچون ریلکسیشن، خودداری، اعتماد‌به‌نفس و حساسیت‌زدایی درون مقابل ترس و آگاهی را بـه دنبال دارد.

روش ششم: حساسیت‌زدایی
الف. ترس، اتصال یک محرک خنثی با یک واکنش نامناسب عاطفی هست (ترس از ارتفاع یـا صحبت درون حضور دیگران). حساسیت‌زدایی این اتصال را قطع مـی‌کند و یک واکنش قوی و آرام‌تر را جایگزین ترس مـی‌کند.
حساسیت‌زدایی کاملا تدریجی انجام مـی‌شود. فرد حتما وقتی خیلی آرام هست خود را درون چنین حالت ناراحت‌کننده خفیفی تصور کند. این کار حتما بارها تکرار شود.
ب. هدف: رفع ترس‌های شدید، بی‌دلیل و بی‌فایده و خاطرات هولناک. قطع رابطه‌ بین موقعیت‌ها و واکنش‌های عاطفی نامطلوب. این نوع قطع رابطه یکی از روش‌های رایج به منظور کاهش حسادت است.
پ. مراحل:
مرحله اول: ریلکسیشن را بیـاموزید. من شل عضلات را توصیـه مـی‌کنم اما هر از هر روشی بتواند جواب بگیرد خوب است. روش جدیدی از حساسیت‌زدایی هست کـه به جای ریلکسیشن درون آن از حرکت سر و چشم‌ها بـه چپ و راست استفاده مـی شود. فرد درون حین این حرکت روی خاطره بد و احساسات جسمـی حاصل از ترس و اضطراب خود تمرکز مـی‌کند.

مرحله دوم: واکنش خود را بررسی‌ کنید. هر وقت واکنش عاطفی نامطلوبی داشتید این پنج یـافته را بنویسید:
آ) مقدمات و موقعیت
ب) احساس، مثل ترس و عصابانیت
پ) فکر
ت) رفتار
ث) نتایج یعنی واکنش دیگران و آنچه نصیب خودتان مـی شود.
این اطلاعات فواید متعددی دارد: «آ» و «ب» درون مرحله بعد بـه درد مـی‌خورند. «پ» به منظور شناختن افکار زمـینـه‌ساز، احساسات ضروری است. «ت» و «ث» تقویت‌کننده‌ها را کشف مـی‌کنند. این یـادداشت‌هارا یک هفته نگه دارید و بعد بـه این سوال‌ها جواب بدهید: مـی‌توانم درون چنین موقعیتی قرار نگیرم؟ آیـا پایـه این احساسات سوء‌تفاهم است؟ آیـا منافعی هم دارد؟

مرحله سوم: فهرستی‌از موقعیت‌های ناراحت کننده بنویسید
برای هر ترس فهرستی از ده که تا بیست موقعیت را کـه با آن مواجه شده‌اید یـا ممکن هست مواجه شوید، بنویسید. بـه هر موقعیت از صفر که تا ۱۰۰ (وحشتناک) نمره بدهید.

مرحله چهارم: دائم بین تصور موقعیت‌های ترسناک و آرام بودن درون حرکت باشید.
بعد از یـاد گرفتن ریلکسیشن و نوشن فهرست، آمادگی جابه‌جایی ترس با آرامش را پیدا کرده‌اید، بـه این شکل جلو بروید:

یک) خود را بـه حالت آرامش عمـیق برسانید. هرگاه با تصور موقعیت ترسناک احساس تنش کردید، صحنـه را پاک کرده و ریلکسیشن را انجام دهید.
دو) هدف اینست کـه هنگام تصور صحنـه ترسناک آرام باشید یعنی اتصال بین ترس و موقعیت قطع شود. اگر هنگام تصور بترسید رابطه بین ترس و موقعیت را تقویت مـی کنید. بعد صحنـه را قطع کنید.
هر وقت سه مرتبه توانستید موقعیتی را تصور کنید و نترسید مـی‌توانید سراغ موقعیت بعدی درون فهرست بروید.
سه) حساسیت‌زدایی را یک روز درون مـیان، نیم که تا یک ساعت یـا روزی نیم ساعت درون یک مکان ساکت و خلوت انجام بدهید.

مرحله پنجم: با واقعیت مواجه شوید. یـادتان باشد، بین آنچه درون خیـال انجام داده‌اید و آنچه درون واقعیت مـی‌توانید انجام بدهید فاصله‌ای هست. اما قطعا بعد از حساسیت‌زدایی، کمتر مـی‌ترسید. یـادتان باشد کـه ترس درون بسیـاری از موقعیت‌ها طبیعی هست و نمـی‌شود آن را بـه کلی‌از بین برد. هدف قابل تحمل ترس و رهایی از چنگال ترس‌های بی‌دلیل است.

مشکلات رایج: بعضی‌افراد توان ریلکسیشن ندارند، عده‌ای با تصویرسازی مشکل دارند. عده‌ای از ترس وحشت دارند وقتی بـه ترس فکر مـی‌کنند وحشتزده مـی‌شوند.

برخی احساسات حاصل تفکر، توقع و سوء‌تفاهم هستند. درون این موارد حتما فکر را اصلاح کرد. بعضی از احساسات منافعی درون پی دارند، اینـها را نمـی‌شود با حساسیت‌زدایی از بین برد. اول حتما این منافع منـهدم شوند.
ج. تاثیر، فواید و خطرها: حساسیت‌زدایی روش بسیـار مناسب برایـانی هست که تحمل درد و مشقت را ندارند.

فصل سوم: بیرون بریزید

امروزه تقریبا همـه قبول دارند کـه برخی احساسات و تمایلات آنقدر وحشتناک هستند کـه مردم آنـها را بـه ناخودآگاه مـی‌رانند. و البته یـادتان باشد چیزی کـه به ناخودآگاه مـی‌رود خاموش نمـی‌شود. احساسات سرکوب شده مشکلات بزرگی ایجاد مـی‌کنند

برای اصلاح ناخودآگاه دو روش وجود دارد:

۱) فروید و شاگردانش اعتقاد داشتند کـه بیمار حتما ناخودآگاهش را کشف کند که تا رسوب‌های ذهنی پنـهان را کـه اکثرا بازمانده دوران کودکی‌ هستند ببیند. امروز این دور ریختن خاطرات و احساسات ممنوعه را تخلیـه مـی‌نامند.


۲) تمرکز بر اصلاح ناخودآگاه هست یعنی احساسات را بشناسد و ابراز کند نـه اینکه منبع آنـها را پیدا کند. این روش‌ها سرکوب احساسات را منبع بسیـاری از مشکلات مـی‌نامند. بعد احساسات را حتما ابراز کرد. حتما احساسات خود را بپذیرید و انگیزه‌هایتان را بشناسید.

روش دهم: تخلیـه


الف. پایـه: پنـهان احساسات موجب تنش روح و جسم مـی‌شود. سرکوب احساسات منفی مـی‌تواند منتهی بـه وسواس شود. درون مـیان گذاشتن این رازها با یک نفر دوست مورد اطمـینان مـی‌تواند نجات‌بخش باشد. ولی‌ابراز احساسات منفی پیش همـه توصیـه نمـی‌شود. ثابت شده کـه گفتن یـا نوشتن احساسات مفید است. نگه داشتن آسیب‌های روحی بـه عنوان یک راز، کار خطرناکی است.
ب. هدف: یـاد بگیرید کـه کامل و صادقانـه احساسات را حداقل بـه خود ابراز کنید. تخلیـه احساسات نامطلوب درون خلوت که تا جایی کـه احساس کنید تحت کنترل هستند و شما هم قادر بـه منطقی و سازنده عمل هستید.


پ. مراحل:


مرحله اول: احساسات خود را بشناسید.


اگر بـه فرو احساسات عادت کرده‌اید، این تمرین‌ها را بـه شما توصیـه مـی‌کنم:
۱- مکانی آرام و خلوت بیـابید. بلند صحبت کنید. هر موردی را کـه احساس کردید بگذارید بـه بالاترین حد خود برسد. اگر مضطرب شدید، درون جهت احساس آن تلاش کنید. اگر خسته شدید بـه خودتان تلقین کنید کـه افسرده شده‌اید و از همـه چیز تنفر دارید. سعی کنید کم و زیـاد احساس دست خودتان باشد.

۲- تمام انواع هنر، راه‌های ابراز احساسات هستند. فهرستی از موقعیت‌هایی را کـه در آن‌ها احساساتی شده‌اید بنویسید: قصه، ترانـه، رمان و … و اینکه چه احساسی درون آن موقعیت پیدا کرده بودید: اندوه، عصبانیت، گریـه،‌تنـهایی و .. این فهرست شما را با قوی‌ترین یـا مطلوب‌ترین احساساتتان آشنا مـی‌کند.

۳- بعد از مشاهده ارتباط بین وقایع فیلم‌ها و احساسات خود، سعی کنید کـه عوامل مربوط بـه گذشته (و یـا امروز) را کـه در این واکنش دخیل هستند پیدا کنید. یکی از واکنش‌های احساسی را انتخاب کنید و به یک مسافرت ذهنی بروید. فکرتان را آزاد بگذارید که تا به هر چیزی کـه با این واکنش مرتبط است، سر بزنید. ببینید بـه چه وقایعی درون کودکی مرتبط است. درباره این خاطره‌ها بلند حرف بزنید. هدف این هست که بـه احساسات خود علاقمند شده و آن‌ها را بهتر بشناسید و درک کنید.

مرحله دوم: ابراز احساسات سرکوب شده را یـاد بگیرید.
۱) گریـه را یـاد بگیرید
۲)ی کـه احساساتش را سرکوب مـی‌کند از یک نظر دروغگو است. فهرستی از موقعیت‌های تحریک کننده بنویسید. بعضی‌ها را با جزئیـات دقیق توصیف کنید و این کار را آنقدر ادامـه دهید که تا عصبانی بشوید. هر وقت یـاد گرفتید کـه عصبانی شوید، بعد حتما قاطعیت را یـاد بگیرید.
۳) بعضی‌ها مـی‌توانند عصبانی شوند اما نمـی‌توانند حتی درون تنـهایی ابراز کنند. این افراد حتما همراه یک دوست عصبانیت را تمرین کنند.

مرحله سوم: احساس نامطلوب را با قدرت تخلیـه کنید. ممکن هست در دو وضعیت قرار بگیرد:

۱- خسته از احساسات شدید و نیـازمند کنترل آنـها
۲- مملو از احساسات هست و نیـازمند ابراز آنـها.


روش‌های تخلیـه درون هر دو حالت جواب مـی‌دهند. اگر عصبانی هستید جای‌خلوتی پیدا کنید کـه سر و صدایتان مزاحم دیگران نباشد. چیزی پیدا کنید کـه بتوان بـه آن مشت و لگد کوبید. آنقدر داد بزنید و مشت و لگد پرتاب کنید کـه خسته شوید. چندین بار این کار را تکرار کنید، که تا عصبانیت بطور کامل از بین برود.


یک روش دیگر آن هست که روی تشک دراز بکشید و به تشک مشت و لگد بکوبید. سرتان را تکان بدهید و بد و بیراه بگویید که تا کاملا خالی نشده‌اید قطع نکنید.
اگر غمگین یـا ناامـید هستید، گریـه کنید. مکان خلوت و آرامـی را پیدا کنید و سعی کنید تمام چیزهای‌بدی را کـه رخ داده بـه یـاد آورید. بی‌وقفه گریـه کنید، ناله کنید و به خودتان بگویید کـه دیگر ادامـه گریـه ممکن نیست. بعضی‌ها عصبانیت خود را با نوشتن تخلیـه مـی‌کنند. این نوشته‌ها را دور بیندازید که تا عصبانیتتان کاهش‌ یـابد. این نوشته‌ها را هرگز بـه هیچنشان ندهید.

مرحله چهارم: بـه خودتان تلقین کنید کـه احساسات بـه حد قابل کنترلی رسیده‌اند و برای مقابله با وضعیت برنامـه‌ریزی کنید. بعد از تخلیـه احساسات حتما به دنبال کارهای‌منطقی و سازنده باشید. برنامـه ریزی کنید و عمل نمایید. از همـه مـهمتر اینکه یـادتان باشد این تمرین‌ها برای‌ کاهش احساسات نامطلوب و کنترل آن‌ها درون حضور دیگران است.

ث. مشکلات رایج: مـی‌شود درون ظاهر عصبانی یـا غمگین بود و در درون احساسی نداشت. اینطوری بـه جایی نخواهید رسید.

فصل چهارم: از انرژی روانی خود استفاده کنید.

روش یـازدهم: انرژی روانی را صرف اعمال سازنده کنید.


الف. پایـه: توان تحمل انسان‌ها با یکدیگر بسیـار متفاوت است. بعضی‌ها با افزایش استرس بهتر کار مـی‌کنند و بعضی از کار مـی‌افتند. حتما برنامـه دقیقی طراحی کرد که تا از انرژی روانی به منظور انگیزش بهره‌برداری کرد.

ب. هدف: بتوانید خود را زیر فشار جمع و جور کنید. اینکه هر احساس منفی را علامتی به منظور ضروری بودن اصلاح بدانید.


پ. مراحل:
مرحله اول: فکرهای‌مخرب را کنار بگذارید و راهی پیدا کنید کـه انرژی احساسات نامطلوب بـه تمایلات سازنده بدل مـی‌شود. خیلی از موفقیت‌ها حاصل جبران ضعف‌ها و معلولیت‌ها هستند.
گاهی تنفر،  انگیزه‌بخش مـی شود. اگر معلم خیلی سخت‌گیر باشد مجبور هستید کـه خیلی کامل عمل کنید.
داشتن روح رقابت خیلی خوبست. این روحیـه حاصل انتخاب اه منطقی و صحبت‌های به‌موقع با خود است.

مرحله دوم: انرژی روانی درون خدمت برنامـه‌های دقیق قرار مـی‌گیرد. با برنامـه‌ریزی دقیق مـی‌شود واکنش‌های سازنده را تقویت کرد.

مرحله سوم: از انرژی روانی به منظور برنامـه‌ریزی استفاده کنید. هر وقت احساساتی شدید یـاد برنامـه‌تان بیفتید و از این انرژی به منظور رسیدن بـه هدف استفاده کنید.

ج. تاثیر، فواید و خطرها: گاهی احساسات نامطلوبی مثل اضطراب را مفید نشان داده و موجب تقویت آن‌ها مـی شود.

فصل پنجم: روش‌های متفرقه

روش دوازدهم: پرت حواس
یکی از رایج‌ترین و موثرترین روش‌ها به منظور کنترل احساس بی‌توجهی بـه آن و موقعیت ایجاد کننده‌اش است. یـادتان باشد این کار مشکل را حل نمـی‌کند. البته شاید فقط بـه همـین نیـاز داشته باشید.

روش سیزدهم: محیط را عوض کنید و از تقویت‌کننده‌ها استفاده کنید.

آدم‌های افسرده روی حوادث منفی زندگی‌ تمرکز مـی‌کنند. افسردگی حاصل نگرش منفی نسبت بـه خود است. اضطراب هم از ناامـیدی منتج مـی‌شود و عصبانیت نتیجه این هست که دیگری را بـه خاطر مشکل خود مقصر بدانیم، وابستگی هم نشانـه احساس حقارت درون مقایسه با دیگران است. تمامـی این احساسات حاصل تعامل عجیب و غریب محیط و روان انسان‌هاست. محیط مـی‌تواند احساسات و رفتارها را عوض کند.

روش چهاردهم: تمرین
تمرین، تمرین و تمرین. همـه با تمرین بهتر مـی‌شوند و احساس بهتری پیدا مـی‌کنند. تمرین نوعی حساسیت‌زدایی هست و تقریبا تمام شخصیت‌های موفق تاریخ، این شیوه را تایید کرده‌اند.

روش پانزدهم: مـهارت
کسب مـهارت‌های کنترل استرس راه بسیـار خوبی به منظور مقابله با بسیـاری از احساسات است. مثلا قاطعیت سبب مـی‌شود کورکورانـه اطلاعت نکنیم.

روش شانزدهم: معکوس‌گرایی
با انجام عآنچه کـه مـی خواهید مـی‌توان احساسات را اصلاح کرد. اگر از نـه شنیدن وحشت دارید آنقدر پیشنـهاد بدهید و نـه بشنوید کـه برایتان عادی شود.

روش هفدهم: دارو
داروها شاید بتوانند احسا سات را تغییر دهند اما قطعا نمـی‌توانند شرایط منجر بـه آن‌ها را تغییر دهند. داروهای ضد افسردگی نمـی‌توانند با علت افسردگی کاری‌ند. احتمال اعتیـاد بـه دارو هم همـیشـه وجود دارد.

روش هجدهم: سازگاری‌تدریجی
بهترین مثال این هست که بهی کـه از حیوانی مـی‌ترسد بچه همان حیوان را بـه دستش بدهیم که تا به‌تدریج ترسش بریزد. یـا اگر از کاری خوشش نمـی‌آید هنگام انجام کارهای جالب بـه آن فکر کند.

روش نوزدهم: انجام کارهایی کـه دوست داریم
این عمل سبب مـی‌شود از خودمان خوشمان بیـاید. تفریح چاشنی زندگی‌ است. بیماران افسرده حتما به تفریح و به‌خصوص انواع جمعی آن تشویق کرد.

روش بیستم: ارزش‌ها
خوشبختی بـه ارزش‌ها، انتظارات و خواسته‌های فرد وابسته است. قائل شدن احترام بی‌قید و شرط نسبت بـه دیگران و تحمل دیگران زندگی را لطیف مـی‌کند. اینکه عاشق باشی و دوستت داشته باشند، بزرگترین لذت‌های زندگی است. داشتن هدفی ارزشمند بـه زندگی معنا و شادکامـی مـی‌بخشند.
 

****

 

منبع : مقاله "  روش های کنترل ذهن   " بر گرفته از کتاب چکیده تعالیم فرزانگان هند -http://www.ahuranews.com

 

 

 

 




[روش های کنترل ذهن - fekreno.org روش های افزایش انگیزه نسبت به هدف در زندگی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 06 Nov 2018 02:25:00 +0000